وفاداری گروههای موسیقی
آنجا که صدا در قلبها ماندگار میشود
کسانی که در دنیای هنر و موسیقی کار میکنند، دلایل زیادی برای عشقورزیدن به کارشان دارند. جادوی ترکیب نتها برای شنیدن یک صدای رویایی، رقص نور روی استیج، همنوایی هیجانانگیز سازها و هیاهو و شور و شوق هواداران یک گروه موسیقی را تصور کنید. همه اینها در کنار هم لذتی وصفناشدنی برای یک هنرمند یا گروهی از افراد که کارشان ساختن و اجرای موسیقی است، به همراه دارد. با این حال این لذت و هیجان زمانی به اوج خود میرسد که مخاطبانی وفادار، با اشتیاق کار هنری و تولیدکنندگان آن را دنبال کنند و با همراهی خود برای آن ارزش بیشتری بیافرینند. بله، ما از وفاداری گروه های موسیقی حرف میزنیم، چرا که باور داریم هنر با وجود مخاطبی که آن را دوست بدارد، کامل میشود.
این مقاله راهنمایی برای تمامی هنرمندان و گروههای موسیقی است که قصد دارند با درگیرکردن احساسات عمیق هواداران خود، آنها را به مخاطبانی وفادار به برند خود تبدیل کنند. از طرفی به احتمال زیاد، هر یک از ما نیز طرفدار یک خواننده یا گروه موسیقی خاص هستیم. این مقاله به ما هم کمک میکند تا به عنوان یک مخاطب نقشمان را در طرفداری از هنر موردعلاقهمان بهتر ایفا کنیم و در محبوبشدن بیشتر آن سهیم باشیم.
ممکن است تا امروز بحث وفاداری را تنها در مورد برندهایی که مصرف روزمره دارند شنیده باشید. مثلا وفاداری به مارک قهوهای که هر روز مینوشید یا کِرِمی که برای مراقبت از پوست صورتتان استفاده میکنید. در این نوع وفاداری به دنبال ایجاد رابطهای عاطفی میان محصول و مصرفکننده آن هستیم. بنابراین برندها تلاش میکنند با کیفیت بهتر، بستهبندی زیباتر و ویژگیهایی چون طعم، رایحه و … تجربه خوشایندتری را برای مشتریانشان رقم بزنند. اما زمانی که از موسیقی حرف میزنیم با احساسات عمیقتری سروکار داریم. این شامل احساس ما به اعضای باند موسیقی، مانند خواننده یا نوازندگان و ریتم موسیقی و ترانهای که خوانده میشود است. میتوان گفت وفاداری به یک گروه موسیقی موضوعی کاملا انسانی است که میتواند سالها در قلب هواداران یک برند باقی بماند و با هر بار شنیدن آهنگهای گروه دوباره زنده شود.
به عنوان یک گروه موسیقی، ممکن است در حال حاضر شما هوادارانی داشته باشید، اما آنها را بهخوبی نشناسید یا از اینکه آنها «مخاطب هدف» اصلی شما هستند مطمئن نباشید. پیشبینی اینکه این افراد در آینده نیز با شما همراهی میکنند یا از طرفداریتان دست میکشند هم از سوالات جدی هر گروه موسیقی است. با این وجود خبر خوب ما برای شما این است که برای تمامی این چالشها پاسخی وجود دارد. ما در گروه مشاورین ود مشتاقانه در کنار گروههای موسیقی هستیم که میخواهند برای خود مخاطبانی وفادار خلق کنند.
دیجی پین وان (DJ Pain 1)، دیجی و موزیسین آمریکایی میگوید: من هنرمندان زیادی را میبینم که برای داشتن مخاطبانِ بیشتر همه کاری میکنند، آنها هر هفته 100 ایمیل ارسال میکنند، هزاران نظر غیرواقعی درباره برندشان منتشر میکنند، فالوئرهای فیک میخرند، اما هرگز به طور مستقیم از طریق شبکههای اجتماعی با مخاطبانشان حرف نمیزنند. آنها حتی حاضر نیستند یک بار از کسانی که از آنها حمایت کرده و هنرشان را دنبال میکنند تشکر کنند.
همین جملات به روشنی اهمیت توجه به مخاطبان و بهکارگیری راهکارهای علمی و تخصصی برای وفادارسازی آنها را نشان میدهد. در ادامه به اصولی خواهیم پرداخت که وفاداری به برند را برای گروههای موسیقی ممکن میکند. اصولی که نه تنها کاربردی است که دانش و تجربه ما اثربخشی آن را در عمل اثبات کرده است:
برای وفاداری گروه های موسیقی: آنها را بشناسید و برای آنها موسیقی بسازید
ساختن وفاداری به گروههای موسیقی پیش از هر چیز نیازمند شناخت مخاطب هدف است. امروز ما در دورانی زندگی میکنیم که سبکهای جدید و بیشماری از موسیقی به طور هر روزه تولید و منتشر میشوند. هر یک از این سبکها برای گروه خاصی از مخاطبان جذاب هستند. برای مثال طرفداران موسیقی غربی معمولا بهسختی با موسیقی سنتی ایرانی ارتباط برقرار میکنند. ممکن است سالها زمان ببرد تا کسی که گوش خود را به شنیدن صدای گروههایی چون پینک فلوید یا خوانندگانی چون جاستین بیبر عادت داده است، به موسیقی محمدرضا شجریان علاقهمند کنیم. اما اگر مخاطبان خود را بشناسیم، کمتر زمانمان را برای افرادی که احتمالا هوادار ما نخواهند شد، صرف میکنیم.
برای شناخت مخاطبان قبل از هر چیز باید موسیقی خود را بشناسید. درباره محصولی که تولید میکنید فکر کنید و سپس به این سوال پاسخ دهیدکه افرادی که به این نوع موسیقی گوش میدهند چه کسانی هستند. ممکن است شباهتهای زیادی میان خودتان و آنها پیدا کنید. چرا که دنیای هنرمندان چنین است. آنها چیزی را تولید میکنند که دوست دارند جهان آن را بشنود.
برای عمیقترشدن در بینش مخاطبانتان میتوانید از تحقیقات بازار نیز استفاده کنید و به این ترتیب ویژگیهای خاصی مانند سن، جنسیت، سبک زندگی، درآمد و حتی رفتارهای مخاطبانتان را بهتر بشناسید. تحقیقات بازار همچنین از این نظر اثربخش است که به شما نشان میدهد مخاطبانتان در کدام محلهها یا شهرها زندگی میکنند و چه دیدگاهی درباره موسیقی شما دارند. به این ترتیب مسیر شما را برای دسترسی به آنها و خلق وفاداری هموار میسازد.
با یک بررسی کلی میتوان میان برخی سبکهای موسیقی تفاوت قائل شد و مخاطبان آنها را بر اساس تجربیات قبلی مشخص کرد. مثلا اگر شما یک گروه موسیقی راک هستید، احتمالا مخاطبان نوجوان و جوان جامعه در شهرهای بزرگ شما را بیشتر دنبال میکنند. آنها همان کسانی هستند که از صدای بلند سازهایی چون گیتار برقی و درامز به هیجان میآیند. در مقابل یک گروه موسیقی پاپ برای عموم جامعه جذاب است. این همان موسیقیای است که مردم در زمان بازگشت از محل کار تا منزل در ماشین خود به آن گوش میدهند. در مهمانیهای خانوادگی و دوستانه با آن شادی خود را نشان میدهند و در روزهای تلخ و شیرین زندگیشان آن را زمزمه میکنند.
یک مثال خوب از برند هنری که مخاطب خود را بهدرستی شناخته و با این شناخت آنها را به خود وفادار کرده است، «محسن چاووشی» است. چاووشی با صدای خاص خود، که به صدای خواننده قدیمی و محبوب، سیاوش قمیشی شباهت داشت، از همان ابتدا برای خود تمایزی ویژه ایجاد کرد و به برندی دوستداشتنی در میان هواداران خود تبدیل شد. محسن چاووشی خواننده پاپ است، پس اگر مخاطب او را تحلیل کنیم به افرادی میرسیم که به دنبال پیچیدگی نیستند و دوست دارند موسیقی را به سادگی با زندگی روزمره خود پیوند بزنند. از طرفی نمیتوان از این حقیقت گذشت که جامعه ایرانی تمایل بیشتری به ترانههایی با ماهیت غم و اندوه و موسیقی حزنانگیز دارد. چاووشی با صدای خود لایههای عمیق احساسات مردم را لمس میکند. همچنین حضور او در فیلمهای سینمایی «سنتوری» و سریال محبوب «شهرزاد» محسن چاووشی را به درون جمعهای خانوادگی و خانههای مردم برده است.
چاووشی در ترانههای خود به سراغ اشعار شاعرانی چون مولانا و سعدی رفته است. انتخابی که او از نظر توجه به فرهنگ ایرانی در جایگاهی ویژه قرار میدهد. از منظر وفاداری میتوان گفت شناخت درست مخاطب و استفاده بهموقع و حرفهای از موسیقی محبوب آنها پیوند محکمی میان قلبهای هواداران و موسیقی او ساخته است. همچنین این هنرمند در شبکههای اجتماعیاش همیشه با ظاهری مشابه مردم عادی و بیتجمل حاضر شده و خود را با رویدادهای مذهبی و مردمی همراه ساخته است. شاید بتوان گفت که راز وفاداری هواداران محسن چاووشی این باشد که آنها این هنرمند را شخصی مانند خودشان میبینند.
برای وفاداری گروه های موسیقی: شبکههای اجتماعی شاهراه ارتباط شما با مخاطبان هستند.
این روزها جهان ما در شبکههای اجتماعی خلاصه میشود. موبایلها، این ابزارهای قدرتمند، کنترل بسیاری از امور روزانه ما را به دست گرفتهاند. ما برای جستوجوی اطلاعات، خواندن اخبار، دیدن عکسها و ارتباط با دیگر افراد به سراغ گوشیهای همراهمان میرویم. پس بدیهی است که وقتی به یک قطعه موسیقی جدید جذب میشویم آن را در شبکههای اجتماعی جستوجو کنیم. پیوستگی زندگی ما با موبایلها حضور گروههای موسیقی و هنرمندان را در فضای آنلاین اجتنابناپذیر کرده است. با این حال باید توجه داشت که همه شبکههای اجتماعی برای حضور یک برند موسیقی مناسب نیستند. به عبارتی اگر به دنبال خلق وفاداری هستید، باید شبکه اجتماعی را انتخاب کنید که صدای شما را بیش از هر کانال دیگری به گوش مخاطبانتان برساند.
از میان شبکههای اجتماعی موجود و فعال در ایران اینستاگرام و اخیرا یوتیوب و آپارات جذابیت و اثربخشی بیشتری برای برندهای موسیقی و مخاطبان آنها دارند. آپارات و یوتیوب را از آن جهت به این لیست اضافه کردیم که در سالهای اخیر تب محتوای ویدئویی در میان کاربران فضای مجازی بسیار داغ شده است. تاثیر بازاریابی و خلق وفاداری از طریق محتوای ویدئویی به حدی است که حدود 86 درصد از متخصصان بازاریابی در سال 2022 آن را به عنوان روشی فوقالعاده برای جذب مخاطب و هدایت او به سمت نقطه فروش میدانند.
همچنین اینستاگرام در سالهای اخیر تمایل خود به نمایش پستهای ویدئویی و ریلز را بهشدت افزایش داده است. نتایج یک تحقیق میگوید 91 درصد از کاربران اینستاگرام محتواهای ویدئویی را به صورت هفتگی تماشا میکنند. در چنین فضایی داشتن یک استراتژی منظم و دقیق برای حضور مستمر در شبکههای اجتماعی یکی از اصول اساسی خلق وفاداری به برند است.
شاید بیشترین اثربخشی حضور در فضای مجازی و نقش آن در خلق وفاداری در دوران پاندمی کرونا به برندها اثبات شد. در دورانی که گروههای موسیقی امکان ارتباط رو در رو در سالن کنسرت یا حتی نوازندگی گروهی را نداشتند، فضای مجازی به بستری نجاتبخش برای حفظ رابطه میان آنها و هوادارانشان تبدیل شد. در این رابطه میتوان به کنسرت آنلاین «شهر خاموش» از «کیهان کلهر» اشاره کرد که در زمان اوج پاندمی کرونا از طریق اینستاگرام و یوتیوب به طور زنده پخش شد و تنها در یوتیوب بیش از 66 هزار بازدید را به خود اختصاص داد. همچنین مزیت دیگر استفاده از شبکههای اجتماعی امکان لینککردن آنها به وبسایت اختصاصی گروه موسیقی و شبکههای اجتماعی دیگر است. کیهان کلهر برای خرید بلیت و تماشای کنسرتهایش مخاطبان را دعوت به ورود به کانال آپارات خود میکند و به این ترتیب آنها را با تمامی نقاط تماس خود درگیر میکند.
یکی دیگر از مزیتهای شبکههای اجتماعی برای وفادارسازی مخاطبان گروه موسیقی، امکان ارائه رایگان محتواست. هواداران گروه موسیقی شما و مهمتر از آن مخاطبان بالقوه آن، این فرصت را خواهند داشت که بیواسطه با شما ارتباط برقرار کنند، هنرتان را بشنوند و سپس نسبت به خرید بلیت کنسرت یا آلبوم جدیدتان تصمیم بگیرند. اجراهای آنلاین با وجود آنکه مجازی هستند اما تصویر انسانیتری از برند شما به مخاطبانتان نشان میدهند. چرا که علاوه بر مستقیمبودن، صمیمانه و دوستانهاند و دغدغه شما نسبت به سلیقه مخاطب را آشکار میکنند. دانش و تجربه ما نشان میدهد که مخاطبان معمولا به برندهایی وفادار میشوند که ماهیت و رفتاری انسانی دارند و با مخاطبشان ارتباطی نزدیک برقرار میکنند.
با این حال خلق وفاداری در شبکههای اجتماعی تنها با حضور در این شبکهها ممکن نمیشود. پس از انتخاب یک شبکه اجتماعی نیاز داریم تا با استراتژی مشخص در آن فعالیت و تولید محتوا کنیم. تولید محتوایی که به درگیری بیشتر مخاطبان گروه موسیقی و تعامل آنها با برند منجر شود.
آلبوم جدید گروه سوئدی «آبا» (ABBA) مثال فوقالعاده دیگری از بازاریابی محتوایی برای گروههای موسیقی است. این گروه موسیقی بسیار قدیمی در دهه 70 میلادی شهرت بسیاری در تمام جهان کسب کرد. با این حال فعالیت این گروه در سال 1982 پایان یافت تا اینکه در سال 2021 اعلام کردند که قرار است پس از 40 سال آلبوم جدیدی را روانه بازار کرده و کنسرتهایی را نیز تا پایان سال 2022 در کشورهای مختلف اجرا کنند. گرچه هواداران قدیم و فعلی آبا از این تصمیم جدید بسیار شگفتزده شدند، آنچه این شروع دوباره را هیجانانگیزتر میکند استفاده آبا از تکنولوژیهای مدرن و شیوه محتواسازی در شبکههای اجتماعی است.
اعضای گروه قرار است در کنسرت خود به صورت آواتارهای مجازی حضور پیدا کنند. به این ترتیب هواداران میتوانند پس از 40 سال با همان تصویری از گروه موسیقی محبوبشان روبهرو شوند که در گذشته میشناختهاند. از طرفی آبا در اینستاگرام خود با محتوایی پرکشش و جذاب مخاطبان را برای کنسرت جدیدش در لندن آماده میکند. آهنگهای قدیمی گروه و نیز تصاویر امروز اعضای آن در کنار آواتارهای مجازیشان برای مخاطب امروزی بسیار معنادار است. همچنین آبا در اینستاگرام مخاطبان را مرحله به مرحله به خرید بلیتهای کنسرت سوق میدهد و اشتیاق آنها را برای حضور در کنسرتهای بعدی بیشتر میکند. در حقیقت آبا مسیر سفر مشتریان خود را در شبکههای مجازی خوب شناخته است و با ترکیب نوستالژی و تکنولوژی هواداران قدیم و دوستداران امروزش را با خود همراه کرده است.
برای وفاداری گروه های موسیقی: یک گروه موسیقی پیش از هر چیز یک تیم است.
یکی از اصول کلیدی ایجاد وفاداری به برندهای موسیقی نگاه به اعضا به عنوان یک تیم است. گرچه این یک موضوع داخلی میان اعضاست، اما با احساسی که مخاطب از برند شما دریافت میکند ارتباط مستقیم دارد. در حقیقت مخاطبان میتوانند ارتباطات نزدیک و صمیمانه میان اعضای یک گروه موسیقی را احساس کنند و به این ترتیب تعلق و وفاداری بیشتری به آن پیدا کنند.
برای نمایش روحیه تیمی میان اعضای یک باند موسیقی استراتژیهای مختلفی وجود دارد. در وهله اول مخاطبان شما باید همیشه همه اعضای تیم شما را با هم و در کنار هم ببینند. تاکید روی توانمندیها و تاثیر هر فرد به طور مستقل در موفقیت گروه نیز یک استراتژی دیگر است که میتواند تصویر برند فوقالعادهای برای شما بسازد. همچنین میتوانید المانهایی را به برندتان اضافه کنید که ارزشمندی کار گروهی و کنار هم بودن را برای مخاطبانتان به تصویر بکشد. این المانها میتواند در لوگو، پوشیدن لباسهای همشکل، پستهای شبکههای اجتماعی و حتی چیدمان گروه شما روی استیج نیز نمود پیدا کند. به این ترتیب مخاطبان شما عادت میکنند که شما را به صورت یکپارچه و یک تیم واقعی ببینند. پاسخ به نیاز تعلق و اجتماعیبودن در افراد به صورت عمیق در وفادارشدن آنها به برند شما و یادآوری آن با خاطرات جمعی و مثبت تاثیر دارد.
در این ارتباط میتوانیم به گروههای موسیقی آریان و چارتار اشاره کنیم.
آریان از اولین گروههای موسیقی بعد از انقلاب بود که با سبک موسیقی متفاوت خود فضای سالهای دهه 80 را متحول کرد. آنچه در آریان را متمایز میکرد نه فقط موسیقی آن که وجود یک تیم بود. تیمی که در تمامی کنسرتها و دورهمیها در کنار هم بودند، با هم به دیدار سالمندان میرفتند و حتی تصور عدم حضور یکی از آنها برای هواداران این برند غیرممکن بود. گرچه در ادامه با جداشدن اعضا، این گروه نتوانست به فعالیت خود ادامه دهد، اما هنوز مخاطبان وفادار خود را دارد. مخاطبانی که از این برند نه با نام یک شخص که با نام «گروه آریان» یاد میکنند. اجراهای مشترک برخی از اعضای این گروه در اینستاگرام با بازدید فوقالعاده از سوی هواداران قدیمی برند همراه بوده است و این واقعیت را نشان میدهد که روحیه تیمی و در کنار هم بودن تا چه اندازه در زنده نگه داشتن احساسات مخاطبان تاثیرگذار است.
چارتار مثال دیگری از یک گروه موسیقی پاپ است که با نمایش واقعی کار تیمی در سالهای دهه 90 محبوبیتی بیاندازه میان مخاطبان ایرانی پیدا کرد. این برند که از چهار جوان بااستعداد در حوزه موسیقی تشکیل شده بود حتی در لوگوی خود نیز تعهد به کار تیمی را به تصویر کشیده است. لوگوی این برند شبیه تکههای یک پازل است که از چهره هر چهار هنرمند این گروه به وجود آمده است. نام این برند هم داستان جالبی در پشت خود دارد. چارتار نام یک ساز قدیمی ایرانی است که از چهار سیم تشکیل شده است. چهار سیمی که هر کدام به صورت جداگانه صداهای مختلفی را از خود تولید میکنند، اما وقتی با هم نواخته میشوند هماهنگ و یکدست هستند. این بهترین تعریف از کار تیمی و هماهنگی است. چیزی که باعث شد در دوران فعالیت چارتار هوادارن هر چهار عضو گروه را با هم به خاطر بیاورند و موسیقی آنها را در ذهنشان ماندگار کنند. برخی از قطعات این گروه مانند «باران تویی» هنوز از یاد و زبان مردم پاک نشده است. در حقیقت چارتار همچنان مخاطبان وفادار خود را دارد.
برای وفاداری گروه های موسیقی: برای خود یک برند بسازید.
«من یک ستاره راک نیستم، من یک افسانه هستم». این جمله فوقالعاده متعلق به فردی مرکوری است. خواننده معروف گروه کوئینز که با سبک منحصربهفردش خود و گروه موسیقیاش را به یکی از قویترین برندهای جهان تبدیل کرد. فردی مرکوری نمونه عالی از فردی است که آنچه دوست داشت را در زندگی انجام داد. کاری که هم برای او درآمد ایجاد کرد و هم او را به افسانهای فراموشنشدنی در دنیای موسیقی تبدیل کرد.
ما در اصل قبلی درباره اهمیت کار تیمی در یک گروه موسیقی حرف زدیم، ولی برای خلق وفاداری به برند لازم است که تمامی اعضای گروه، برندینگ شخصی خود جدی بگیرند. بسیاری از افراد به یک شخص خاص در گروه بیشتر علاقهمند میشوند و همین علاقه باعث میشود کار گروه موسیقی را بااشتیاق و وفاداری بیشتری دنبال کنند. بنابراین لازم است در عین تیمبودن و یکپارچگی از استراتژیهای برندینگ شخصی به نحو موثر استفاده کنیم. با فراگیرشدن شبکههای اجتماعی و امکان ارتباط مستقیم با مخاطبان این برندسازی میتواند از طریق همین رسانهها مانند اینستاگرام، توئیتر یا فیسبوک هر عضو گروه اتفاق بیافتد. یک برنامه تولید محتوای منظم برای این مرحله کاربردی است و میتواند مخاطبان وفادار را با برنامهها و حتی بخشهایی از زندگی شخصی هنرمند موردعلاقهشان همراه کند.
هواداران معمولا دوست دارند سبک زندگی و حتی لباسپوشیدن هنرمندان را دنبال کنند. فردی مرکوری درکنسرت زنده کوئینز در سال 1985 یک جین رنگلر و یک کفش آدیداس مدل سامبا به پا داشت. هر دوی این محصولات به شکل محدود و فقط برای گروه کوئینز تولید شده بودند. پس از این کنسرت هر دو برند رنگلر و آدیداس با افزایشی بیسابقه در فروش محصولات خود مواجه شدند. بهطوریکه آدیداس 35 میلیون جفت از مدل سامبای خود را در سراسر جهان فروخت و این مدل به دومین مدل محبوب این برند تبدیل شد. این کاری است که یک برند شخصی معتبر برای موفقیت گروه خود و حتی برای برندهای دیگر انجام میدهد.
همانطور که گفتیم برندسازی شخصی شما به عنوان عضوی از یک گروه موسیقی میبایست با تاکید بر ارزشهای خاص شما به عنوان یک فرد و البته با در نظر گرفتن اهداف گروه و روحیه کار تیمی باشد. بهنحوی که هواداران همیشه متوجه ارتباط و پیوستگی شما با سایر اعضای گروه بشنوند. عدمیکپارچگی و فعالیت مستقل بدون در نظر داشتن گروهی که در آن کار میکنید میتواند بهشدت به وفاداری هواداران شما و در ادامه گروه موسیقیتان آسیب بزند.
انتشار عکسهایی از جلسات گروه برای تمرین یا گفتوگو، تقدیر از اعضای گروه در مناسبتهای خاص و نشاندادن دوستی و اتحاد از راهکارهایی است که برند شخصی شما را قویتر و وفاداری مخاطبان به شما و گروه را بیشتر میکند. از طرفی صحبتکردن از تواناییها یا علاقهمندیهای شخصیتان مانند تسلط به خوانندگی یا ساز، ورزش، کتابخواندن و … ارتباطی نزدیک و عاطفی میان شما و هوادارانتان ایجاد میکند. بهنام بانی نمونه مناسبی از یک پرسونال برند ایرانی است که با انتشار محتواهایی از زندگی شخصی خود (مانند اسبسواری یا تصویر خواهرزادهاش) مخاطبان مشتاق و وفادارش را با خود همراه میکند.
چهار اصل کلیدی که در این مقاله به آنها اشاره کردیم تنها بخشی از استراتژیهایی است که میتوان برای وفادارسازی مخاطبان به گروه موسیقی و وفاداری گروه های موسیقی به کار گرفت. دنیای هنر و موسیقی به دلیل وابستگی با احساسات و زندگی روزمره افراد بسیار گسترده و فراگیر است. بنابراین هر اقدامی از سوی یک برند موسیقی میتواند به سرعت در تصویر آن در ذهن مخاطبان تاثیرگذار باشد. گرچه ساخت موسیقی خوب و باکیفیت بسیار مهم است اما باید به یاد داشته باشیم که موسیقی نیز مانند تمامی محصولات به خودی خود به فروش نمیرود و حتی اگر به فروش هم برسد، مخاطبانی وفادار و همیشگی را با خود همراه نخواهد کرد.
برای خلق وفاداری نیاز دارید تا مخاطبانتان را از نزدیک رصد کنید، در کنارشان باشید و همانطور که آنها به صدای شما گوش میدهند به نظراتشان توجه کنید. شبکههای اجتماعی فرصتی فوقالعاده برای نزدیکشدن به مخاطبان هستند و خود بستری بینظیر برای انجام تحقیقات بازار را برای ما فراهم میکنند. از طرفی نمایش یکپارچگی و همکاری گروهی از شما یک چهره ماندگار میسازد، همانطور که بسیاری از گروههای موفق موسیقی نیز بر اساس همین اصل در قلب مردم جای گرفتهاند. برندینگ شخصی نیز استراتژی دیگری است که در دوران امروز برای هر شخصی که در حوزه موسیقی فعالیت میکند ضروری است. اگر از ما بپرسید از چه زمانی باید برای خلق وفاداری میان مخاطبانتان دست به کار شوید، پاسخ ما همین «امروز» است. ما در گروه مشاورین ود آماده هستیم تا برای داشتن هوادارانی همیشگی و وفادار با گروه موسیقی شما همصدا شویم.